هیپنوتیزم که زمانی در زمره امور غیبی واسرار آمیز به حساب می آمد، اینک در قلمرو بررسی های علمی و دقیق قرار دارد. چنانکه تعریفها و توجیهات مختلفی در این زمینه وجود داردکه به برخی از آنها اشاره می کنیم.
هیچیک از حالات هوشیاری دگرگون، به اندازه هیپنوتیزم بحث برانگیز نبوده است .
در یک نگاه کلی، هیپنوتیزم را می توان حالت پاسخدهی شدیدی دانست که هیپنوتیزم کننده در یک شخص ایجاد می کند . هیپنوتیزم که زمانی در زمره امور غیبی واسرار آمیز به حساب می آمد، اینک در قلمرو بررسی های علمی و دقیق قرار دارد.البته هنوز مثل سایر حوزه های پژوهشهای روانشناختی در این زمینه نیز مجهولاتی وجود دارد. چنانکه تعریفها و توجیهات مختلفی در این زمینه وجود داردکه به برخی از آنها اشاره می کنیم:
تئوری تلقین پذیری مفرط
امروزه تا حدود بسیار زیادی به اثبات رسیده است که رابطه کاملا مستقیمی بین تلقین و هیپنوتیزم پذیری وجود دارد. هرچه شخص تلقین پذیرتر باشد ، سریعتر و کاملتر هیپنوز می گردد. در حالت هیپنوز تمرکز نسبت به تلقین یا مطالب خاصی که از سوی درمانگر ارائه می شود زیادتر شده و دامنه توجه به تلقین یا کلمات هیپنوتراپ شدیدتر می گردد.
تئوری طرد نسبی
طبق این نظریه انسان دارای دو ضمیر آگاه وناخود آگاه است. ذهن ناخوداگاه انسان قادر به استدلال استقرایی نیست وفقط به صورت قیاسی به تفکر و نتیجه گیری می پردازد. این دو ذهن یا ضمیر در هر شرایطی درکالبد فرد وجود دارد. در حالت هیپنوز، ذهن خودآگاه مجبور به عقب نشینی می گردد تا ذهن ناخود آگاه با پیشروی و امکان بروز داشته های خود برای هدف از پیش مشخص شده ای نظیر درمان یا تغییر عادات و افکار، جانشین آن گردد .]همچنین درنتیجه ارائه تصاویر تازه به ناخودآگاه که بر اساس استدلال قیاسی فرد درحالت هیپنوز و بوسیله تراپیست صورت می پذیرد، این امکان فراهم می شود که چارچوب های تازهای برای نگاه کردن فرد به واقعیات پیرامونی در درون وی طرح ریزی شده و احساسات قدیمی و ناخوشایند که از آن افکار سرچشمه می گیرند واپس زده شوند.[
تعریف هیپنوتیزم از دیدگاه افراد مختلف
برای آشنایی بیشتر با ماهیت هیپنوتیزم بد نیست که به چند تعریف از آن اشاره کنیم :
- ارنست نولر: "هیپنوتیزم علمی است که به وسیله آن وجدان طبیعی سوژه بر وجدان نهایی و فوق طبیعی آن تاثیر می گذارد. این خاصیت در جمیع اشیاء عالم وجوددارد .لکن کیفیت آن در انسان به حسب استعداد او وسرشت متفاوتش فرق میکند."
- لغت نامه قوانین بلاک:" هیپنوتیزم علمی است که در درک ورفتار افراد به کمک دوعامل اثر میگذارد.یکی استفاده از قوانین تلقین پذیری ودیگری رسیدن به حالتی به نام خلسه هیپنوتیزمی."
- دکتر هیلگارد: "هیپنوز یک نوع گسست در هوشیاری می باشد و نوعی خیالبافی معطوف به هدف است."
- دکتر کاپلان: "هیپنوز، حالت یا شرایطی است که شخص می تواند به تلقینات مناسب وهدفمند که در تعامل با مراجعین پایه ریزی می شود پاسخ دهد. این حالت با تغییراتی درادراک، حافظه و خلق فرد همراه است."
- دکتر هربرت اشپیگل:" دردامنه آگاهی انسان، اگر حالت آگاهی روی یک خط نمایش داده شده باشد ، در یک انتهای یک طرف از این خط حالت اغماء یا بیهوشی کامل و در انتهای دیگرش هیپنوز یا تمرکز زیاد قرار دارد. در واقع حالت خلسه یا ترانس یک باریکه یا نوار از حالت تمرکز وتجمع وضع آگاهی و توجه انسان است که بسیاری از محرکات غیر مرتبط محیطی را حذف می کند."نمودار زیر این تعریف اشپیگل از هیپنوتیزم را توصیف می کند:
حالت هیپنوتیزم ـــــ هوشیاری عادی______ حالت اغما
(تمرکز زیاد ) ( آگاهی معمولی ) ( بیهوشی )
دکتر رافایل رودز :"در حقیقت هیپنوتیزم شامل یک احساس تمرکز شدید موضعی، همراه با کاهش میزان آگاهی نسبت به محیط واقعی اطراف و محرک های مختلف آن است که شامل یک شرایط گذرای عصبی تعدیل یافته به کمک تحریک سیستم عصبی سمپاتیک یا پاراسمپاتیک می باشد."
پروفسور هیوزبنت:" قسمتهای مختلف مغز ، هر یک انجام کار و وظایفی را بعهده دارند .در هنگام هیپنوتیزم، فعالیت قسمتهای دیگر مغزکه به اندیشه های مختلف توجه دارند ، کاهش محسوسی پیدا کرده و فقط یک فکر و موضوع برای تمرکز سوژه باقی می ماند و آن توجه و تمرکز به فکری ا است که در قالب تلقینات هدفمندی به فرد القا شده و مبنای تغییر نوع استدلالات ذهنی او از استقرایی به قیاسی می شود."
برخی از تئوریها و مکانیسمهای هیپنوتیزم:
هیپنوتیزم همواره به عنوان یک معما مطرح بوده و آن رابه عنوان یکی از هفت شگفتی دانش روانشناسی به حساب آورده اند که تا کنون دانشمندان بسیاری را به میدان مبارزه علمی برای کشف حقیقت خود طلبیده است و هر کسی بنا بر دیدگاه خود برداشتی از این پدیده و فرایند داشته است .
اگرچه تا کنون زوایای علمی بسیاری از پدیده های هیپنوتیزمی کشف شده ولی هنوز هم تقریبا تئوری جامع و گویایی برای توجیه تمام پدیده های هیپنوتیزمی وجود ندارد . مکانیسمهای نوروفیزیولوژی و سایکوفیزیولوژی در عین پیچیدگی و ابهامات زیادی که در آنها وجود دارد، تا کنون سر منشاء تعالی بسیاری از زمینه های علمی جدید بوده است. بر این اساس ، در اینجا اشاره ای کوتاه به تئوریهای مطرح شده تخصصی در مورد هیپنوتیزم می کنیم :
1. Hynosis as a conditioned process leading to sleep
هیپنوتیزم به عنوان فرایند شرطی منجر به خواب.
پاولف دانشمند بزرگ علوم روانشناختی ،هیپنوتیزم را به عنوان مرحله ای از مراحل خواب توصیف کرده و ضمن بیان این نظریه چنین می گوید که در هیپنوتیزم یکpartial sleep ""داریم و عمیق تر کردن نواحی مهاری لوکالیزه شده روی کورتکس مغز، ایجاد درجات متفاوتی از هیپنوز می کند.]در واقع از منظر پاولوف، حالت خواب در بدن به تدریج پیشرفت کرده و کانون های فعالی تا به خواب رفتن کامل فرد ، مسئول هدایت وکنترل حالت های بین خواب و بیداری است که به آن هیپنوتیزم گفته می شود.[
2. Theories based on changes in cerbral physiology
تئوری هایی که بر اساس تغییرات در ساختار مهاری مغز بنا نهاده شده است.
این گروه از نظریات کاملا بر اساس دیدگاه نوروفیزیولوژی مغز پایه ریزی شده و حالت هیپنوتیزم را از زاویه رویکرد عصب شناسی مغزی توجیه می کند. تئوریهایی نظیر مهارسلولهای گانگلیونی مغز ، مهار یکسری از فانکشنهای مغزی و تحریک گروهی دیگر بخشها ، شیفت CNS به سمت سیستم وازو موتور ، تمرکز یا تجمع محرکهای مرکزی و احاطه شدن آنها با نواحی مهاری . ] مثلا هایدن هین معتقد است که :" حالت هیپنوتیزم در اثر از کار افتادن موقتی سلولهای کرتکس مغز بواسطه وانهادگی کامل و تغییر امواج مغزی بوجود می آید ." [
3.Hypnosis as a state of hypnosis
هیپنوتیزم به عنوان حالت هیپنوتیزم
]در این نظریه حالت هیپنوتیزم به عنوان حالتی مستقل و منحصر به فرد در فضای روانی انسان مورد مطالعه قرار گرفته ودر همین چارچوب، غالبا به آزمون و مشاهده پدیده های هیپنوتیزمی و شرایط و محدودیت های آن بر اساس فیدبک های واقعی افراد در این حالت پرذاخته می شود.[
4.Atavistic theory or Immobilization theory
نظریه شباهت به نیاکان یا عدم تحرک
]این نظریه بیان می کند که توانایی هیپنوتیزم پذیری انسان، نوعی رفلکس طبیعی برای ایجاد سکون و ایستایی در اوست که بوسیله برخی از عوامل فیزیکی ونمادهاو واژگان منجر به کاهش حساسیت های محیطی می شود و از سنخ همان فرایندی است که در سایر جانداران وحیوانات به عنوان یک مکانیسم دفاعی طبیعی برای محافظت کردن از خود در برابر خطرات وترسها مورد استفاده قرار میگیرد .چنانکه مثلا پاولوف معتقد بود که تنها راه زنده ماندن غالب حیوانات توانایی بی حرکت ماندن آنها در برابر قوه خطر به منظور فرار از تشخیص داده شدن است.این نظریه بیان می کند که در انسان نیز چنین توانایی وجود داشته و تفاوت در عوامل ایجاد آن و شکل بروز آن می باشد که حالت هیپنوتیزم و جذبه یکی از مظاهر ان است. با این حال این نظریه تئوری جامعی برای چگونگی وقوع حالت هیپنوز در انسان و توجیه بسیاری از پدیده های منحصر به فرد آن نیست.[
ideomotor activity theory. 5
تئوری ایدئوموتور
(در مورد پدیده ایدئوموتور و توضیحات آن به بخش واژگان و اصطلاحات همین سایت مراجعه بفرمایید.)
6.The dissociation theory
نظریه تفکیک یا انفکاک
یکی از اجزای اصلی و پذیرفته شده ایجاد حالت هیپنوتیزم در انسان پدیده انفکاک است که به کاهش آگاهی محیطی انسان در اثر تمرکز شدید وی بر روی تصاویر ذهنی یا افکار خود اشاره دارد. نظیر آنچه در مثلا یک کلاس درس و هنگام گوش دادن به کلام معلم روی می دهد و اغلب ما آن را تجربه کرده ایم.در این حالت با وجود آنکه ما به کلام معلم گوش می دهیم و حتی به او چشم دوخته ایم، اگر ذهن ما بر روی تصاویر دیگری نظیررویدادهای پس از مدرسه یا خاطرات گذشته تمرکز پیدا کند و معلم کلاس، پرسشی از ما از آنچه در این بین در حال تدریس آن بوده است به میان آورد، غالبا قادر به ارائه پاسخ مناسب درباره آن نبوده یا در خوش بینانه ترین حالت تنها کلیات را به خاطر می آوریم . در واقع بااینکه در تمام این مدت صدای معلم را شنیده و در کلاس درس حضور داشته ایم ،ادراکی از آن صداها نداشته و تنها به آنچه حقیقتا می خواستیم، یعنی تصاویر تداعی شده ذهنی و ندای درونمان گوش داده و تمرکز کرده بودیم. در مورد پدیده انفکاک و توضیحات بیشتر درباره آن نیز می توانید به بخش واژگان و اصطلاحات همین سایت مراجعه بفرمایید.
تئوری هایی که در زمینه مکانیسم هیپنوتیزم و الگوهای ایجاد آن مطرح شده است بیش از موارد فوق بوده و بسیاری از تئوریهای دیگر نظیر موارد زیر نیز در این زمینه حائز اهمیت است که می توانید مشروح آنها را به انضمام توضیحات تکمیلی درباره نظریات فوق، در بخش مقالات تخصصی مطالعه بفرمایید.